فرهنگ مشرق زمين باستان - جلد نخست مجموعه تاريخ و تمدن ويل دورانت

خود مي‌آسايد، چنگالهاي تسلط و قانون خود را پيش مي‌برد و خرده خرده دامنة نفوذ خويش را وسعت مي‌بخشد و، در عين حال كه جنگهاي خارجي را مخربتر مي‌سازد، صلح داخلي را طولانيتر و پايدارتر مي‌كند، به طوري كه مي‌توان دولت را با تعبير «صلح در داخل و جنگ در خارج» تعريف كرد. چيزي نمي‌گذرد كه مردم تشخيص مي‌دهند كه پرداختن مالياتي به دولت بهتر از آن است كه به همه رشوه بدهند. براي آنكه اثر از بين رفتن موقتي حاكم و پادشاه، در ميان جمعيتي كه عادت به داشتن حكومت و دولت داشته‌اند، بخوبي واضح شود، من باب مثال مي‌گوييم كه، در ميان جماعت باگاندا، چون پادشاه بميرد، هركس ناچار است سلاح بردارد، زيرا كساني كه از اطاعت قانون سرپيچي دارند فوري آتش اغتشاش و كشتار و غارت و چپاول را در اطراف كشور روشن مي‌كنند. سپنسر چه خوب گفته است كه: «بدون وجود يك حكومت خودمختار هرگز ممكن نيست جامعه‌اي تكامل پيدا كند.»

دولتي كه فقط بر نيرو تكيه داشته باشد دراز نمي‌پايد، زيرا مردم، با آنكه طبيعتاً زودباور و فريب‌پذيرند، همان‌گونه نيز، بنا به طبيعت خود، عناد و لجاجت دارند و فرمانروايي، مانند ماليات، آن اندازه بيشتر قابل تحمل است كه پوشيده‌تر و غيرمستقيمتر باشد. به همين جهت است كه دولت و حكومت، براي حفظ حيات خود، به اسباب و وسايل مختلف مانند خانواده و كليسا و مدرسه متوسل مي‌شود تا تعاليم او را برپا كنند و در جان مردم عادت دوستي وطن و افتخار به آن را بنيان گذارند. دولت، به اين ترتيب، خود را از داشتن هزاران پاسبان و پليس بي‌نياز مي‌سازد و افكار عمومي را با اطاعت، كه از ضروريات زمان جنگ است، آشنا مي‌كند. از همة اينها گذشته، اقليت حكمفرما ناچار است كه دستگاه تسلط و اعمال قوة خود را به مجموعه‌اي از قوانين تبديل كند، تا از يك طرف باعث تحكيم سلطه و اقتدار وي گردد، و از طرف ديگر امنيت و انتظامي را برقرار سازد و براي «رعايا» حقوقي را قايل شود تا بهتر احترام قانون را نگاه دارند و از دولت پشتيباني كنند.

iii- قانون

بيقانوني – قانون و عرف – انتقام – جريمه – محاكمه – روش آزمايش (اوردالي) – دوئل – مجازات – آزادي اوليه

از همان وقت كه مالكيت خصوصي، ازدواج و حكومت پيدا شد، قانون نيز همراه آن بود؛ مجتمعات پست كارشان طوري است كه بدون قانون زندگي مي‌كنند، آلفرد راسل والاس مي‌گويد: «من با وحشيان امريكاي جنوبي و وحشيان خاور مدتي به سر بردم، در ميان آنان قانون و محكمه‌اي نبود، جز افكار عمومي، كه مردم با كمال آزادي آن را بيان مي‌كردند. هركس

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids