فرهنگ مشرق زمين باستان - جلد نخست مجموعه تاريخ و تمدن ويل دورانت

نخست نزد راماكريشنا آمده، خود را زنديقي معرفي كرد كه از زندقة خويش ناشاد بود،‌ كه در اسطوره‌ها و خرافات به ديدة تحقير مي‌نگريست و آنها را همان دين مي‌دانست. نارن (نارندرنات) مغلوب مهر صبورانة راماكريشنا شده، به صورت پرشورترين شاگردان استاد جوان درآمد. او خدا را «مجموعة همة روانها» تعريف مي‌كرد، و همراهان خود را فرا خواند كه نه از طريق رياضت و نظارة بيهوده، بلكه از راه عشق مطلق به انسانها، در راه دين گام بردارند.

خواندن «ويدانته» و تمرين نظاره را براي زندگي بعدي بگذار. بگذار اين تن كه اينجاست در خدمت ديگران باشد!… والاترين حقيقت اين است: خدا در همة موجودات حاضر است. آنان همه صور متكثر اويند. خداي ديگري نيست تا به طلبش برخيزيم. تنها آن كس به خدا خدمت مي‌كند كه خادم ديگران باشد؛

نامش را از نارندرنات‌دوت به ويويكاننده تغيير داد، از هند درآمد تا، در خارج از كشور، براي رسالت راماكريشنا پولي فراهم كند. در سال 1893 خود را در شيكاگو يافت، مفلس و تهيدست. روز بعد در مجلس اديان، در بازار مكارة جهان، ظاهر شد و در مقام نمايندة آيين هندو در آن اجتماع سخنراني كرد. وي با شخصيت باشكوه، و بشارتش براي وحدت همة اديان، و اصول سادة اخلاقيش – كه مي‌گفت خدمت به خلق بهتر از عبادت خالق است – همة حاضران را مفتون خود ساخت؛ به افسون بلاغت و فصاحت او، الحاد به صورت مذهبي شريف تلقي شد، و كشيشيان درست‌پندار به «كافري» احترام مي‌نهادند كه مي‌گفت خدايي جز روانهاي موجودات زنده وجود ندارد. چون به هند بازگشت، به هموطنانش شريعتي عرضه كرد كه از زمان وداها تا آن زمان هيچ هندويي چنين شريعتي عرضه نداشته بود:

ما ديني مي‌خواهيم انسانساز… اين رازوريهاي ناتوان را رها كنيد،‌ و نيرومند باشيد… . تا پنجاه سال آينده… چيزهاي ديگر، و خدايان بيهوده را از ضميرتان بزداييد. اين تنها خدايي است كه بيدار است، ]يعني[ نژاد خود ما، كه دست، پا، و گوشهايش همه جا پيداست؛ همه چيز را در بر مي‌گيرد…. نخستين پرستش،‌ پرستش كساني است كه پيرامون ما هستند…. اينها همه خدايان ما هستند –اين انسانها و اين جانوران؛ و نخستين خداياني كه ما بايد بپرستيم هم ميهنان خود ما هستند.

از اينجا تا گاندي بيش از يك گام فاصله نبود.

iii – تاگور

علم و هنر – خانواده‌اي از نوابغ – جواني رابيندرانات – شعرش – سياستش – مكتبش

در ميان، هند، به رغم ستم و مرارت و تهيدستي، به آفرينش در علم و ادب و هنر ادامه

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids