یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

ضرابخانهاي بنياد نهاد و مسكوكاتي ضرب كرد كه نشان جزيره آيگينا يعني شكل سنگ پشت را بر خود داشت و نخستين پول رسمي شبه جزيره يونان بود.

استبداد اصلاح طلبانه فيدون مقدمه دورهاي پر رفاه بود. از اين رو، آرگوليس جولانگاه هنرها گشت. در سده ششم، خنياگران آرگوس سرآمد موسيقيدانان يونان شدند. لاسوس، شاعر شهر هرميونه، پديد آمد و در ميان شاعران بزمي عصر خود مقامي والا يافت و هنر شاعري را به پينداروس آموخت. مردم آرگوس نحله پيكرتراشي آرگوس را، كه بعدا، پولوكليتوس و موازين هنري او را به يونان تقديم كرد، به وجود آوردند; نمايش را رواج دادند; تماشاخانهاي با گنجايش بيست هزار تن ساختند; و براي هرا، معبود محبوب خود، كه به نظر آنان عروسي آسماني بود و هر ساله از نو باكره ميشد، معبدي باشكوه برآوردند. اما اعقاب فيدون رو به انحطاط رفتند، و حكومت سلطنتي و جنگهاي طولاني آرگوس و اسپارت اين شهر را به ناتواني كشانيد و وادار كرد كه دست از رهبري پلوپونز بردارد و آن را به اسپارتيان سپارد. امروز آرگوس شهري است آرام كه، در ميان مزارع پيرامون، محصور و مهجور مانده است، از افتخارات گذشته خاطراتي مبهم دارد، و سرفراز است كه در جريان تاريخ طولاني خود هيچ گاه متروك نشده است.

iii - لاكونيا

در جنوب آرگوس، دور از دريا، قله‌هاي پارنون سر به آسمان كشيدهاند; قللي زيبايند، ولي زيباتر از آنها رود ائوروتاس است كه بين سلسله جبال پارنون و سلسله جبال غرب آن روان است. كوه‌هاي باختري، كه از كوه‌هاي پارنون رفيعتر و تيره فامترند و همواره برف بر تارك آنها نشسته است، تايگتوس نام دارند. ميان اين دو سلسله جبال، درهاي است زلزلهزا كه هومر آن را ((لاكدايمون ژرف)) خوانده است. اينجا سرزمين لاكونيا است، و چنان به وسيله كوه‌ها محاط شده است كه پايتخت آن اسپارت نيازي به برج و بارو ندارد. اسپارت، در اوج خود، اتحاديهاي بود شامل پنج دهستان اسپارت در لغت به معني پراكنده است و هفتاد هزار نفر جمعيت داشت. امروز در محل آن فقط دهكدهاي چهار هزار نفري ديده ميشود; از شهري كه روزگاري يونان را اداره و منهدم كرد، حتي در موزه‌ها نيز آثار مهمي نمانده است.

1- توسعه اسپارت

قوم دوري، از اين دژ طبيعي، پلوپونز را منكوب و منقاد كرد. در نظر اين مردم دراز موي شمالي كه در محيط كوهستاني خود سخت و پرطاقت شده و با جنگ دمساز بودند، زندگي دو وجه داشت: غلبه يا بردگي.

حرفه آنان جنگيدن بود; آسايش حيات را از اين رهگذر تامين ميكردند، و كار خود را هم ناروا نميپنداشتند. بوميان پلوپونز، كه در جريان

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids