یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

ميفرستادند، چنين ميگفتند: ((بازگرد با سپرت يا روي سپرت.)) سپر اسپارتي سنگين بود، فرار با سپر سنگين امكان نداشت.

5- قوانين اسپارت

لازمه آماده كردن مردان براي هدفي چنين ناسازگار با جسم انسان، اين بود كه آنان را از كودكي از خانواده جدا كنند و با انضباطي سخت پرورش دهند. اولين قدم نوعي اصلاح نژاد بيرحمانه بود: گذشته از حق پدر در كشتن نوزاد خود، تمام كودكان را نزد شوراي بازرسان دولتي ميبردند، و هر كودكي را كه به نظر ناقص ميآمد از بالاي صخره‌هاي قله تائوگتوس به زير ميافكندند. براي زدودن كودكان ناقص از عرصه جامعه، وسيلهاي ديگر نيز به كار ميبردند; بدين معني كه، بنابر سنن ديرين، آنان را در معرض حوادث ناملايم و پر خطر قرار ميدادند. حكومت به پسران و دختران توصيه ميكرد كه به هنگام انتخاب همسر، سلامت و شخصيت او را منظور دارند. شاه آرخيداموس، كه زني لاغر را به همسري برگزيده بود، از طرف حكومت به پرداخت غرامت محكوم شد. حكومت شوهران را تشويق ميكرد كه زنان خويش را به مرداني فوق العاده نيرومند به عاريه بدهند تا كودكان نيرومند فزوني گيرند. همچنين حكومت از شوهران فرسوده و بيمار انتظار داشت كه خود جوانان را فرا خوانند و، در پديد آوردن خانواده‌هاي نيرومند، از ايشان ياري خواهند. پلوتارك متذكر ميشود كه لوكورگوس موضوع انحصار زن به شوهر و حسادت شوهر را در مورد زن به سخره ميگرفت و ميگفت: ((بي معني است كه مردم تا اين حد مشتاق سگان و اسبان خود باشند و حتي براي توليد نسل بهتر به پرداخت پول راضي شوند، اما همسران خود را محبوس كنند و خود، كه ممكن است ابله يا عليل يا بيمار باشند، منحصرا كار توليد فرزند را عهده دار شوند.)) قدما نوشتهاند كه مردان اسپارت از ساير مردان يونان خوشروتر و نيرومندتر بودند، و زنان اسپارت نيز از لحاظ تندرستي و زيبايي بر همه زنان يونان تفوق داشتند.

محتملا بايد مزاياي مردان و زنان اسپارتي را بيشتر مرهون تربيت، و كمتر مديون پرورش نژاد دانست.

توسيديد در اين باره از زبان شاه آرخيداموس ميگويد: ((مردم اسپارت، به هنگام ولادت، از يكديگر چندان متفاوت نيستند، ولي برتري از آن كسي است كه در دشوارترين مدراس بزرگ شده باشد.)) كودكان اسپارتي را در هفت سالگي از خانواده جدا ميكردند، و دولت عهده دار پرورش آنها ميشد. كودكان وارد آموزشگاه‌هايي ميشدند كه در عين حال هم نظامي بود و هم آموزشي. در آموزشگاه، هر گروه از كودكان از يك تن كودكپرور يا پايدونوموس تعليم ميگرفت. تواناترين و دليرترين كودك به عنوان رهبر برگزيده ميشد.

همه افراد گروه ميبايست از رهبر فرمان برند و، اگر درباره آنان كيفري مقرر ميداشت، به

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids