يونان را ملون كرد و خصيصه بارز آن شد.
تنگي افق فكري اسپارت سرانجام روحيه مستحكم آن را در هم شكست و نابود كرد. اسپارت اندك اندك، براي رسيدن به هدفهاي جنگي خود، از هيچ وسيله ناپسند چشم نپوشيد، و در اين راه كارش به جايي رسيد كه همه آزاديهايي را كه آتن در ماراتون براي يونان به دست آورده بود، در راه غلبه بر ايرانيان، زير پا نهاد. بدين ترتيب، اسپارت كه روزگاري مورد احترام همسايگانش بود، به سبب سپاهيگري، به صورت مزاحمي براي همه يونان درآمد. از اين رو، سقوط اسپارت همه اقوام را به شگفتي انداخت، اما هيچ يك را اندوهگين نكرد. اكنون در ميان خرابههاي اندكي كه از پايتخت سرزمين لاكونيا به جاي مانده است، بندرت ميتوان به مجسمه يا ستوني برخورد و حكم كرد كه روزگاري در آنجا شهري عظيم برپا بوده است.
iv - دولتهاي فراموش شده
دره رود ائوروتاس در شمال مرز اسپارت به كوههاي آركاديا ميپيوندند. گرچه اين كوهها خطرناك هستند، نميتوان زيبايي فراوان آنها را ناديده گرفت. ظاهرا عبور از دامنههاي سنگلاخ كوههاي آركاديا بسيار دشوار است، و كساني كه قصد تجاوز به اين پناهگاههاي دورافتاده را دارند، سخت به رنج ميافتند.
جاي هيچ گونه شگفتي نيست كه كشورگشايان دوري و اسپارتي مجبور شدند از آركاديا هم مانند اليس و آخايا چشم پوشند و آن را براي قوم آخايايي و قوم پلاسگوي آزاد گذارند. در نواحي پراكنده اين سرزمين، در جلگهها و فلاتها، شهرهايي تازه مانند طرابلس (تريپوليس) و بقاياي شهرهاي قديمي اورخومنوس، مگالوپوليس، تگئا، مانتينئا همانجا كه اپامينونداس هم پيروز شد و هم به هلاكت رسيد به چشم ميخورد.
قسمت عمده اين سرزمين جولانگاه كشاورزان و چوپاناني است كه با گلههاي خويش در دامنه تپههاي خشك به سر ميبرند. جنگلهاي اين ناحيه را مقر كهن پان، خداي بيشهها و چوپانان، دانستهاند. شهرهاي آركاديا، با آنكه پس از جنگ ماراتون بيدار ميشوند و از هنرها و صنايع و مظاهر تمدن استقبال ميكند، پيش از جنگهاي ايران، در داستان تمدن راهي ندارند.
رود ائوروتاس در آركادياي جنوبي با رود مشهور ديگري به نام رود آلفيوس تلاقي ميكند. رود آلفيوس با سرعت فراوان راه خود را از ميان سلسله جبال پارهاسيا ميشكافد و سپس بآهستگي به طرف دشتهاي اليس ميپيچد و مسافر را به اولمپيا ميكشاند. پاوسانياس ميگويد كه مردم اليس از قوم آيولي و پلاسگها بودند و در اصل از آيتوليا برخاستند. نخستين پادشاه آنان آيتليوس پدر اندوميون است كه قصه عشق ماه (سلنه) به او معروف است: پس از آنكه ماه او را گمراه كرد، چشمان او را بست، به خوابي دايم فرويش برد، و خود كرارا با او همبستر شد و چندين دختر براي او زاد. در نقطه برخورد رود آلفيوس و رود كلاديوس، كه از طرف شمال ميآيد، ناحيه مقدس آلتيس قرار دارد كه مورد تكريم
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids