یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

iv - از ايتاليا تا اسپانيا

در فاصله 30 كيلومتري شمال الئا، شهر پوسيدونيا يا پائستوم واقع است كه مردم سوباريس آن را به عنوان آخرين پايگاه بازرگاني منطقه ميلتوس بنا كردند. مسافر امروز، پس از يك سفر كوتاه، از ناپل و سالرنو بدانجا ميرسد. مسافري كه از اين راه ميرود، در ميان دشتي متروك، سه معبد بزرگ ميبيند. گل و لايي كه جريان آبها با خود آورده و روي هم انباشته است، در اين نقطه تشكيل سدي دادهاند و در نتيجه ناحيهاي كه روزگاري محلي سالم بوده است، به كانون انواع بيماريها تبديل شده است; و مردمي كه با شكيبايي در دامنه‌هاي كوه وزوويوس زراعت ميكردند، از اين دشتهاي آفت زده مالارياخيز با نوميدي گريختهاند. دست زمان قسمتهايي از ديوار كهن اين شهر را به جا گذارده است، همچنانكه معابد سه گانهاي كه يونانيان براي خدايان دريا و غله از سنگ گچ ساختهاند، بخوبي باقي مانده است، قديمترين معبد، به ظن قوي، معبد پوسيدون است. اين معبد را اقوامي كه با فلاحت و تجارت در منطقه مديترانه معيشت ميكردند، در نيمه قرن ششم قرني كه طي آن، در فاصله ايتاليا تا چين، آثار بزرگ و شگفت هنري و ادبي و فلسفي به وجود آمد ساختند. سبك معماري معبد، سبك دوري است و ستونهاي داخلي و خارجي معبد، كه نشانه علاقه فراوان يونانيان به ساخت ستون است، سالم ماندهاند. معبد دوم نيز به سبك دوري ساخته شده است، و با آنكه كوچكتر از معبد پوسيدون است، از لحاظ سادگي و استحكام، به آن ميماند. ما اين معبد را معبد ((دمتر)) ميخوانيم، ولي معلوم نيست كه در اصل به نام كدام خدا ساخته شده و كدام خدا بوي قربانيهاي آن را استشمام كرده است. اندكي قبل يا بعد از جنگ ايران، معبد سوم بنا شد كه بزرگتر و زيباتر از اين دوست.

اين معبد، كه به احتمال قريب به يقين براي پوسيدون برپا شد، يكي از برازندهترين معابد اين خداست، و از رواقهاي آن، منظره فريبنده دريا را ميتوان تماشا كرد. ستونهاي فراوان اين معبد نظر بيننده را جلب ميكند.

در قسمت خارجي آن، رواقي است مدور، و در قسمت داخلي، رواقي است با ستونهاي دو طبقه. براستي نميتوان باور كرد كه اين معبد مستحكم در قرن پنجم ق‌م بنا شده باشد، زيرا از معابد بعدي روميان هم بهتر مانده است. ميتوان گفت كه سازندگان اين مراكز ديني، مردمي بسيار پرشور و جمالپرست بودهاند و، علاوه بر ذوق سرشار، منابع ثروت هنگفتي هم در اختيار داشتهاند. ما، با توجه به ثروت هنگفت شهرهاي كوچك، ميتوانيم به مكنت و شكوه شهرهاي بزرگي مانند ميلتوس، ساموس، افسوس، كروتونا، سوباريس، و سيراكوز پي بريم.

در فاصله كوتاهي از محل شهر ناپل و در ناحيه شمال آن، در حدود سال 750، گروهي از ماجراجويان خالكيس، ارتريا، ائوبويا، و گرايا، بندر بزرگ كوماي را كه قديمترين شهر يوناني باختري است، بنياد نهادند.

كوماي غلات يونان خاوري را به داخل ايتاليا ميرسانيد. مردم اين شهر رگيون را كوچگاه ساختند و بر تنگه مسينا تسلط ورزيدند و از آن پس، موافق مصالح خود، عبور كشتيهاي شهرهايي را كه با آن اتحاد نداشتند، تحريم كردند. كشتيهاي اين شهرها تنها پس از پرداخت باجي گزاف، اجازه عبور مييافتند. مردم كوماي در جنوب پخش شدند و ديكائرخيا (كه بعدها به صورت بندر رومي پوتئولي درآمد) و نيز نئاپوليس يا ((شهر جديد)) را (كه شهر ناپل كنوني است) بنياد نهادند. بازرگانان يوناني، پس از بناي اين شهرها، با كالاها و فرهنگ يوناني،

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids