آوردند; برخي ديگر مانند افلاطون آنها را تعديل كردند و قابل قبول ساختند; و كساني مانند كسنوفانس اساطير را در خور اعتنا ندانستند. در هر حال، پنج قرن پس از افلاطون، پاوسانياس، كه در يونان گشت ميزد، متوجه شد كه خرافات و اساطير عصر هومر همچنان زنده و نيرومندند و عواطف مردم را تحريك ميكنند. اعتقاد به خدايان بآساني از ميان نميرود. ميتوان الوهيت را به انرژي تشبيه كرد كه هر چند به صورتهاي گوناگون در ميآيد و برخي از جلوههاي آن منسوخ ميشود، باز مقدار آن ثابت است و با گذشت قرنهاي پياپي، زياد و كم نميشود.
ii - سلسله مراتب خدايان
1- خدايان فرعي
ميتوان انبوه خدايان يوناني را به هفت گروه تقسيم كرد: خدايان آسمان، خدايان زمين، خدايان حاصلخيزي، خدايان حيوانات، خدايان زيرزمين، خدايان گذشتگان يا قهرمانان، و خدايان اولمپي; چنانكه هزيود گفته است، فرا گرفتن نامهاي همه اين خدايان بسيار دشوار است.
(1) چنانكه از اساطير بر ميآيد، خداي يونانيان مهاجم ابتدايي، مانند خداي هندوان قديم، خداي بزرگ آسمان بود، كه تدريجا تغيير صورت داد و همواره به انسان شبيهتر شد و عاقبت به اورانوس تبديل گشت و سپس به هيئت زئوس، فرستنده ابر و آورنده باران و سازنده رعد، درآمد. چون يونان از پرتو خورشيد بيش از اندازه نيازمندي خود برخوردار بود و، در عوض، پيوسته به باران احتياج داشت، خداي خورشيد، هليوس، در نزد ايشان اهميتي نداشت و از خدايان كوچك به شمار ميرفت. فقط آگاممنون او را به كمك خواست، و اسپارتيها برايش اسب قرباني كردند تا ارابه آتشين خود را در آسمان بكشد. مردم رودس در عصر يونان گرايي (هلنيسم) هليوس را حرمت نهادند و او را خداي بزرگ خويش شمردند. هر ساله چهار اسب و يك ارابه در دريا ميافكندند تا اين خدا از آنها استفاده كند. از اين گذشته، براي او بنايي به نام كولوسوس به وجود آوردند. آناكساگوراس، در عهد درخشان پريكلس، وقتي بي پرده گفت كه خورشيد خدا نيست، بلكه كرهاي از آتش است، به مرگ تهديد شد. اما به طور كلي، پرستش خداي خورشيد و مخصوصا ماه (سلنه) و ستارگان در يونان چندان اهميتي نداشت.
(2) بيشتر خدايان يوناني به جاي آسمان در زمين سكونت داشتند. زمين خود نيز در آغاز خدايي بود به نام ((گه)) يا ((گايا)). اين خدا، كه مادري شكيبا و بخشنده به شمار ميرفت، بر اثر هماغوشي با اورانوس (آسمان) حامله شد. در زمين، يعني در خاك و آب و هوايي كه اطراف زمين را فرا گرفته بود، خدايان فراواني كه از لحاظ اهميت به پايه گايا نميرسيدند مستقر بودند، ارواح گوناگون مانند روح درخت بلوط، خدايان رودها و درياچهها و درياها مانند نرئيدها و ناياسها و
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids