مخوفتر بود و به هر كه بر ميخورد، او را با نگاه شوم خود تيره روز ميكرد. عوام يونان براي دفع نحوست اين موجود مونث، چارهاي جز قرباني كردن نداشتند.
(6) يونانيان پيش از عصر كلاسيك، مردگان را ارواحي ميدانستند قادر به كارهاي نيك و بد. پس، براي جلب رضايت آنان قرباني ميكردند و دعا ميخواندند. با آنكه ارواح، خدايان كامل محسوب نميشدند، يونانيان ابتدايي، مانند چينيان، اموات خود را بيش از خدايان گرامي ميداشتند. در عصر كلاسيك، ارواح مردگان بيشتر مايه ترس بودند تا موضوع ستايش. از اين رو، براي طرد آنان به دعا و قرباني و مراسمي مانند مراسم آنتستريا متوسل ميشدند. قهرمان پرستي جلوهاي از مرده پرستي بود. براي خدايان امكان داشت كه بزرگان قوم و مردان و زنان زيبا را زندگي جاوداني بخشند و حتي در زمره خود آورند. بدين ترتيب، در اولمپيا، هيپوداميا جزو خدايان درآمد. مردم لئوكترا، كاساندرا را مانند خدايان پرستيدند. در كولونوس، قهرماني با نام اوديپ به مقام خدايي رسيد. در اسپارت، هلنه پايگاه خدايي يافت. گاهي خدايي در كالبد انساني حلول، و آن انسان را خدا ميكرد، و گاهي ميان يكي از خدايان و زني از آدميان، پيوندي جنسي برقرار ميشدو از اين آميزش قهرمان خدايي به وجود ميآمد. چنانكه ثمره آميزش زئوس با آلكمنه، هراكلس بود. بسياري از شهرها و اصناف و جماعات، تبار خود را به يكي از قهرمانان خدا زاد ميرساندند. مثلا پزشكان، خود را از نسل آسكلپيوس الاهه پزشكي محسوب ميكردند. در آغاز، خدايان از ميان نياكان يا قهرمانان يا مردگان برگزيده ميشدند، و گورهاي مردگان مقدس به صورت معابد در ميآمد. به طور كلي، ميتوان گفت كه يونانيان به قدر ما ميان آدميان و خدايان تفاوت يا فاصله نميگذاشتند، و بسياري از خدايان ايشان، مانند قديسان ما، از آدمها برتر نبودند. همان طور كه قديسان ما انسانند و به ما نزديك، خدايان يوناني نيز از جنس پرستندگان خود بودند. با آنكه مردم خدايان را جاويدان ميانگاشتند، برخي از خدايان، و از آن جمله ديونوسوس، مانند زمينيان، شكار مرگ نيز ميشدند.
2- خدايان اولمپي
خداياني كه تاكنون از آنها سخن گفتيم، در نظر يونانيان، از لحاظ شهرت (ولي نه از نظر احترام و اهميت) در درجه دوم قرار داشتند. به همين جهت، در اشعار هومر فقط نام بعضي از آنها آمده، و در عوض نام خدايان اولمپي مكررا ذكر شده است. احتمالا خدايان اولمپي به وسيله اقوام مهاجم آخايايي و دوري به يونان آمدند و خدايان بومي و موكنايي را تحت الشعاع قرار دادند. مثلا، در دو ناحيه دودونا و دلفي، گايا، الاهه زمين، از نظرها افتاد و به جاي آن، زئوس در دودونا، و آپولون در دلفي اهميت يافتند. ولي خدايان درجه دوم مورد پرستش مردم ساده قرار ميگرفتند، در صورتي كه خدايان فاتح اولمپ، از مقر كوهستاني خود،
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids