یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

انساني را كه تجسم خدا ميانگاشتند، ميگرفتند و اعضاي او را، به ياد مثله شدن بدن ديونوسوس، پاره پاره ميكردند و از گوشت آن يك شام رباني مقدس براي خود ميساختند و ميخوردند. عقيده داشتند كه خدا بدين وسيله داخل بدن انسان ميشود و با روح انسان ميآميزد. در چنين حالي، خود را وابسته ديونوسوس و جاويد ميپنداشتند و، مطابق يكي از القاب او، كه باكوس يا باكخوس بود، خود را باكخوي يعني وابسته باكخوس ميناميدند. حالتي را كه بديشان دست ميداد ((خلسه)) يا ((جذبه)) ميخواندند و بر آن بودند كه در اين حالت از قيد جسم آزاد ميشوند و ميتوانند پرده‌هاي غيبي را پس زنند و از آينده خبر دهند و در حقيقت، خدا شوند. اين مراسم پرشور، كه از تراكيا به يونان سرايت كرد، يونان را از دست خدايان سرد و رسواي اولمپي بيرون آورد و تدريجا دين يوناني را به هيجان آميخت و سرور بخش كرد. كاهنان معبد دلفي و فرمانروايان آتن خواستند اين گونه مراسم ديني را منسوخ كنند، ولي توفيق نيافتند. فقط توانستند از سويي ديونوسوس را در شمار خدايان اولمپي درآوردند و رنگ يوناني بدو بدهند و عيد او را يكي از اعياد رسمي كنند، و از سوي ديگر، بدمستيهاي جنونآميز پيروان ديونوسوس را به مراسم سنگين و نمايش باشكوهي مبدل كنند. پس، ديونوسوس تحت الشعاع آپولون قرار گرفت، چنانكه بعدا آپولون هم، با همه سجاياي عالي خود، ميدان را براي عيسي مسيح خالي كرد.

iii - اسرار

در دين يونانيان سه عنصر اساسي وجود داشت: خدايان زميني، خدايان آسماني اولمپي، و اسرار يا عناصر رمزي يا عرفاني. خدايان زميني يونان در اصل از آن قوم پلاسگوي و مردم موكناي بودند. خدايان اولمپي به اقوام آخايايي و دوري تعلق داشتند، و اسرار از مصر و آسيا به يونان رسيد. به طور كلي، پيش از عصر هومر، فرودستان جامعه، خدايان زميني، يا بهتر بگوييم زيرزميني، را ميپرستيدند. در عصر هومر، بزرگان جامعه به پرستش خدايان آسماني گرايش داشتند. پس از عصر هومر، مردم ميانه حال به اسرار و خداياني كه پس از مرگ، مجددا قيام ميكنند، گراييدند. در عصر درخشان پريكلس، اسرار مهمترين وجه دين يونانيان محسوب ميشد. اجرا كنندگان اين مناسك به فعاليتهاي نمادي (سمبوليك) ميپرداختند و مخصوصا جريان مرگ و ولادت مجدد خدا را به طرق گوناگون نمايش ميدادند.

مناسك اسرار در بسياري از نواحي يونان اجرا ميشد. ولي در هيچ ناحيه مانند الئوسيس پرشكوه نبود.

مردم اين شهر پيش از هجوم قوم آخايايي با اين گونه مراسم آشنايي داشتند. ظاهرا ريشه اين مراسم، جشن خزاني آن شهر بود. اين جشن با فعاليت شخم زدن و كاشتن كشتزارها برگزار ميشد. در روايات چنين آمده است كه دمتر، چون از مردم آتيك مهرباني ديد و آنان را مورد عنايت قرار داد، معبد بزرگي، كه بارها دستخوش انهدام و احيا قرار گرفت، در آنجا ساخت و مراسمي برپا داشت. در عصر سولون و پيسيستراتوس و پريكلس مردم آتن جشن دمتر را از مردم

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids