آتن قرار داد صلحي را به مدت پنجاه سال با اسپارت امضا كند. ولي اندكي بعد خصومت دوباره آغاز گشت و در سال 411، آريستوفان كه از مردان ميهن خود مايوس شده بود زنان يونان را به ترك خونريزي دعوت نمود. در آغاز كمدي لوسيستراتا، زنان آتني، سپيده دمان، شوهران خود را در خواب گذارده، نزديك آكروپوليس انجمن ميكنندو بر آن ميشوند كه تا زماني كه شوهرانشان با دشمنان آشتي نكنند، از محبت همسران خود بهره ور نگردند; از سوي ديگر، سفيري به نزد زنان اسپارتي ميفرستند و آنان را در اين جهاد به معاضدت ميطلبند. سرانجام، مردان از خواب برميخيزند و زنان خويش را به خانه ميخوانند. ولي هنگامي كه زنان از بازگشت سرباز ميزنند، مردان آنان را محاصره ميكنند. جنگ در ميگيرد، و زنان با سطلهاي آب جوشان، و از راه نطق و بيان، مهاجمان را به بازگشت مجبور ميكنند. در كمدي لوسيستراتا (لشكرشكن) زنان به مردان چنين ميگويند:
در جنگهاي گذشته، سختيهاي فراوان كشيديم و رنجهاي بسيار تحمل كرديم. ... ولي، در عين حال، بدقت مراقب رفتار شما بوديم، و اغلب در خانه ميديديم كه شما قصدهاي نادرست و انديشههاي خطا در دل داريد. هر گاه از شما درباره اين امور پرسشي ميكرديم، در پاسخ ميگفتيد ((اين كار شما نيست، خاموش باشيد.)) ولي ما ميگفتيم ((پس چرا در اين كارها شما مردان چنين كودكانه رفتار ميكنيد))
رهبر و فرمانرواي مردان ميگويد كه زنان نبايد در كارهاي عمومي دخالت كنند، زيرا از اداره خزانه عاجزند.
(در اين وقت كه همگي سرگرم بحث و جدلند، بعضي از زنان، آهسته و پنهاني، به شوهران خود ميپيوندند و عذرها و پوزشهاي ((آريستوفاني)) ميآورند.) لوسيستراتا پاسخ ميدهد: ((زنان از خزانه داري عاجز نيستند، زيرا زمان درازي است كه بر كيسه شوهران خود تسلط دارند، و اين همواره به سود هر دوي ايشان بوده است.)) بحث و استدلال وي چنان پرشور و هيجانانگيز است كه همگي ميپذيرند كه شورايي از دولتهاي متخاصم تشكيل شود. هنگامي كه نمايندگان دولتها حاضر ميشوند، لوسيستراتا همه را از باده سرمست ميكند، و در حال شور و نشاط، قرارداد صلح را منعقد ميسازند. گروه همسرايان نيز، در پايان نمايش، سرودي در ستايش صلح ميسرايد.
2- آريستوفان و راديكالها
آريستوفان در پشت پرده فساد و تباهي حيات اجتماعي آتن دو علت اساسي مشاهده ميكرد: يكي آزادي، و ديگري بيديني. وي با سقراط در اين عقيده موافق بود كه تفوق و سيادت مردم، به حكومت سياستمداران منجر و مبدل شده است. ولي اعتقاد او بر اين بود كه، بر اثر شكاكيت سقراط و آناكساگوراس و سوفسطاييان، مباني اخلاقي مردمان، كه زماني موجب نظام اجتماعي و استقلال فردي بود، يكسره متزلزل شده است. در كمدي ابرها، فلسفه
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids