یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

بود به يغما بردند; باراندازهاي بندرگاه پيرايئوس را، كه يك هزار تالنت ارزش داشت، به سه تالنت فروختند; پنج هزار تن از دموكراتها را تبعيد كردند و هزار و پانصد تن از آنان را به قتل رساندند; هر يك از مردم آتن را كه به علل سياسي يا شخصي نميپسنديدند، كشتند; و آزادي تعليم، تجمع، و بيان را از ميان برداشتند. كريتياس، كه خود شاگرد سقراط بود، استاد را از بحث و جدل آزاد در مجامع منع كرد. شوراي سي نفري، براي اينكه سقراط را با كارهاي خود موافق قلمداد كند، به او و چهار تن ديگر فرمان داد تا لئون دموكرات را گرفتار سازند. آن چهار تن اطاعت كردند، اما سقراط فرمان را نپذيرفت.

با افزايش جنايات و تبهكاريهاي اوليگارشها، همه گناهان دموكراسي از يادها رفت. تعداد، و حتي وسايل مادي كساني كه از اين وضع به ستوه آمده و در صدد قطع ريشه اين بيدادگريها بودند، روز به روز زياده ميگشت. هنگامي كه هزار تن از دموكراتهاي مسلح، به سرداري تراسوبولوس، به پيرايئوس نزديك شدند، شوراي سي نفري دريافت كه جز هواخواهان بسيار مقرب كس ديگري به حمايتش برنخواهد خاست.

كريتياس سپاه اندكي گرد آورد و به جنگ رفت، اما شكست خورد و كشته شد. تراسوبولوس به آتن درآمد و حكومت دموكراسي را دوباره برقرار ساخت (403). مجلس، به راهنمايي وي، نهايت اعتدال را به جا آورد: فقط چند تن از سران انقلاب را به مرگ محكوم ساخت، و به آنان اختيار داد كه براي نجات جان خود آتن را ترك كنند. ساير كساني را كه از اوليگارشها حمايت كرده بودند مشمول عفو عمومي قرار داد; و حتي يكصد تالنتي را كه حكام اسپارتي به شوراي سي نفري وام داده بودند پس داد. اين روش انساني و مدبرانه سرانجام آرامشي را كه آتن مدت يك نسل از آن محروم بود به وي بازگرداند.

vii - مرگ سقراط

شگفت آنكه دموكراسي بازگشته تنها در حق حكيم سالخوردهاي ظلم كرد كه هفتاد سال از عمرش گذشته بود و هيچ گونه آسيبي از او به حكومت نميتوانست رسيد. اما همان آنوتوس معروف كه، چند سال پيش از آن، سقراط در محاورات خويش او را تحقير كرده و، به قول خود او، فرزندش را به ((فساد)) كشيده بود، اكنون از رهبران حزب فاتح به شمار ميرفت. وي، در همان زمان، سقراط را به انتقام خويش تهديد كرده بود. لكن، بر روي هم، از نيكي و فضيلت بهره داشت: در سپاه تراسوبولوس دليرانه جنگيد، جان اوليگارشهايي را كه سربازانش اسير كرده بودند نجات داد، و در صدور فرمان عفو عمومي دست داشت. شوراي سي نفري، در زمان قدرت خود، اموال وي را مصادره كرده بود; و او در اين هنگام، بر هيچ يك از كساني كه داراييش را خريده بودند زياني نزد، و ثروت خوش را باز همچنان در تصرف آنان گذارد، لكن در حق سقراط هيچ گونه جوانمردي نكرد. وي هرگز از ياد نميبرد

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids