گزنوفون داستانسرايي استاد، ولي فيلسوفي متوسط بود. در هر چيزي جز جنگ غير حرفهاي بود. در صدها موضوع اظهارنظر ميكرد، ولي همه را از دريچه چشم يك سردار جنگي مينگريست. در بيان مزاياي نظم مبالغه ميكرد، ولي كلمهاي از آزادي سخن به ميان نميآورد. از اينجاست كه ميتوان فهميد بينظمي تا چه حد در آتن حكمفرمايي داشته است. اگر قدما وي را با هرودوت و توسيديد برابر دانستهاند، بيشتر به خاطر سبك روان و بي غل و غش و نثر شيرين و موزونش است كه سيسرون آن را ((شيرينتر از عسل)) ميناميد; نيز به خاطر خاصيت زنده و انساني اشخاص داستانهايش و سادگي صريحش ميباشد كه خواننده ميتواند از پشت آن وسيله روشن بآساني انديشه و موضوع مورد گفتگو را درك كند. نسبت گزنوفون و افلاطون به توسيديد و سقراط شبيه نسبتي است كه آپلس و پراكسيتلس به پولوگنوتوس و فيدياس دارند اوج هنر و افتخار، پس از يك عصر اصالت و قدرت خلاق.
iv - آپلس
اوج پيشرفت قرن چهارم در فلسفه و هنر بود نه ادبيات. در هنر نيز مانند سياست، فرد خويشتن را از قيد مذهب، دولت، سنت، و مكتب رها كرد. همچنانكه عشق كوركورانه به ميهن تبديل به وفاداري نسبت به اشخاص شد، معماري نيز سطوح معتدلتري يافت و به نحو روزافزوني جنبه غيرديني به خود گرفت; آوازها و رقصهاي دسته جمعي عظيم به نمايشهاي خصوصي هنرمندان حرفهاي تبديل شد. نماها و ديوارههاي بناهاي دولتي را نقاشيها و مجسمههاي خدايان و قهرمانهاي ملي زينت ميدادند، ولي در عين حال، مجسمه سازي و نقاشي در خدمت كساني قرار گرفته بود كه در آن عصر ممتاز بودند. تنها شهرهايي ميتوانستند در سطح وسيع از هنر حمايت كنند كه چون كنيدوس، هاليكارناسوس، و افسوس از جنگها صدمه چنداني نديده بودند; يا، چون سيراكوز، به مدد منابع طبيعي و ثبات حكومتي توانسته بودند بسرعت تجديد حيات كنند.
در سرزمين اصلي يونان، معماري به اوج پيشرفت رسيد. در 338، لوكورگوس تماشاخانه ديونوسيوس، ستاديوم، و لوكيون ، را تجديد بنا كرد، و هم به فرمان او بود كه فيلون در شهر پيرايئوس زرادخانه عظيمي برپا نمود. هر چه تمايل مردم به ظرافت و تجمل فزوني ميگرفت، سبك قديم دوريك كهنه ميشد و سادگي خام و ابتدايي آن نفوذ خود را در روح يونانيان از دست ميداد. برعكس، سبك يونيايي محبوبيت عامه پيدا كرد و نمودي همتراز برازندگي پراكسيتلس و جذابيت افلاطون يافت. در همان حال، سبك كورنتي در ساختن (برج بادها)) و بناي يادبود لوسيكراتس تا حدودي مورد توجه بود. در آركاديا، سكوپاس معبدي براي آتنه به هر سه سبك برپا كرد كه رديف ستونهايي به سبك دوريك، يونيايي، و كورنتي داشت. و آن را با مجسمههايي كه به دست تواناي خود ساخته بود، زينت بخشيد.
وسيعترين و مشهورترين معبدها، معبد سوم آرتميس در افسوس بود. معبد دوم در روز تولد
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids