یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

به صورت عالي طبيعيش متحول ميكند. در طبيعت هر موجود البته طرحي هست، ولي اين بيشتر از يك محرك داخلي سرچشمه ميگيرد تا يك انگيزه خارجي، و غايت تحول هر موجود آن است كه به منتها درجه تكامل خود برسد.

توام با اين اظهارات و عقايد درخشان، ارسطو مرتكب اشتباهات بزرگي شده است (چنانكه بعد از بيست و سه قرن بايد انتظار داشت). اين اشتباهات گاهي آن قدر بزرگ است كه انسان را به اين فكر مياندازد كه مبادا نوشته‌هاي ارسطو درباره حيوانشناسي با نوشته‌هاي شاگردانش در همين رشته مخلوط شده باشد. كتاب تاريخ حيوان او پر از اشتباه است. مثلا ميگويد كه اگر موشها در تابستان آب بخورند، ميميرند; فيلها دچار دو ناخوشي بيشتر نميشوند: زكام و نفخ شكم; جز انسان، هر جانوري را اگر سگ هار بگزد، دچار مرض هاري ميشود; مارماهي خود به خود توليدمثل ميكند; فقط انسان ضربان قلب دارد; اگر زرده چند تخم مرغ را به هم بزنيد، در وسط جمع ميشود; و اينكه تخم مرغ در آب نمك شناور ميماند. ارسطو اعضاي جانوران را بهتر از اعضاي انسان ميشناسد، زيرا نه او و نه بقراط نتوانستند مقررات مذهبي را بشكنند و به تشريح بدن انسان بپردازند. ديگر اينكه ارسطو ميگويد انسان هشت دنده بيشتر ندارد، دندانهاي زنها از مردان كمتر است، قلب بالاتر از ريه قرار گرفته، قلب مركز احساسات است نه مغز، و وظيفه مغز فقط خنك كردن خون است. بالاخره او (يا يكي از اعوان گرانمايهاش) تا به آن حد در فرضيه طراحي خلقت فرو ميروند كه باعث پوزخند عقلا ميشوند. ((كاملا آشكار است كه گياهان را براي حيوانات و حيوانات را براي انسان خلق كردهاند.)) ((طبيعت نشيمن انسان را براي نشستن خلق كرده است، زيرا چهارپايان ميتوانند بدون خستگي بايستند، ولي انسان به نشستن احتياج دارد.)) مع هذا، همين عبارت آخر برداشت علمي او را نشان ميدهد: مولف بي چون و چرا ميپذيرد كه انسان يك حيوان است و به دنبال دلايلي ميگردد كه اختلاف ساختماني انسان و حيوان را پيدا كند. رويهمرفته كتاب تاريخ حيوان بزرگترين اثر او و عاليترين محصول علمي قرن چهارم ق‌م يونان است.

زيستشناسي ارسطو بيست قرن بدون رقيب ماند.

3 - فيلسوف

ارسطو در مطالعه انسان، يا به علت تقواي بيريا يا به دليل احترامي كه نسبت به عقايد مردم قايل بود، كمتر جنبه علمي را مراعات ميكند و بيشتر به ماوراالطبيعه متوجه ميشود. روان يا عنصر حياتي را ((وجود اوليه هر سازواره (ارگانيسم)))، يعني شكل ذاتي و ازلي، و انگيزه و راهنماي رشد و نمو آن ميداند. روح در بدن مقيم نيست يا چيزي نيست كه به بدن داده باشند، بلكه با بدن

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids