یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

((آنها كه ميگويند هر كه گرفتار چرخ زندگي و در شكنجه است يا دچار بدبختي عظيم شده، اگر خوب باشد، سعادتمند است اباطيل ميبافند.)) ارسطو، با صراحتي كه در فيلسوفان نادر است، جواب سيمونيدس به زن هيرون را، كه پرسيده بود بهتر است عاقل بود يا ثروتمند، بدين ترتيب نقل ميكند: ((ثروتمند. زيرا ميبينيم كه عاقلان اوقات خود را پشت درخانه ثروتمندان ميگذرانند.)) اما ثروت فقط وسيله است و به تنهايي كسي جز خسيس را ارضا نميكند و، چون نسبي است، بندرت شخص را مدت مديدي راضي نگاه ميدارد. سر سعادت در فعاليت و عمل است; يعني صرف نيرو در راهي كه با طبيعت و مقتضيات بشر سازگارتر است. فضيلت يعني اينكه شخص عملا عاقل باشد و هوشيارانه خوبيهاي خويشتن را بشناسد. فضيلت معمولا حد وسط طلايي ميان افراط و تفريط است; براي يافتن اين حد وسط ذكاوت لازم است و براي به كار بستنش كف نفس (نيروي باطني). ارسطو در يكي از جملات مختص خودش ميگويد: ((آن كس كه در وقت مناسب، به نحو درست، و براي مدت شايسته نسبت به شخص يا موضوعي عادلانه خشمناك شود قابل تحسين است.)) فضيلت عمل نيست، بلكه عادت انجام كار صحيح است.

در ابتدا بايد خوبي را با انضباط به جوانان آموخت، زيرا جوان نميتواند در اين مسائل عاقلانه قضاوت كند; كمكم، و به موقع خود، آنچه در نتيجه اجبار به وجود آمده تبديل به عادت ميگردد (طبيعت ثانوي ميشود) و تقريبا مانند ميل و اشتياق لذتبخش ميگردد.

ارسطو كاملا برخلاف نظر اولش كه خوشبختي را در عمل ميدانست، چنين نتيجهگيري ميكند كه بهترين زندگي، زندگي متفكرانه است. زيرا انديشه نشان يا مشخصه ممتاز انسان است; ((كار صحيح انسان آن كاري است كه در آن روح با عقل توام باشد.)) خوشبختترين مرد كسي است كه كاميابي را با بينش، تحقيق، و انديشه تركيب كند. زندگي چنين شخصي به زندگي خدايان نزديك ميگردد.)) ((آنهايي كه ميخواهند از لذت مستقلي برخوردار شوند بايستي به دنبال فلسفه بروند، زيرا ساير لذات بدون كمك ساير افراد ممكن نيست.))

4- سياستمدار

همان طور كه اخلاق علم سعادت فردي است، سياست علم سعادت دسته جمعي است. وظيفه دولت تشكيل اجتماعي است كه حداكثر خوشي را براي حداكثر مردم فراهم سازد. ((دولت يعني مجموعهاي از افراد يك كشور كه براي نيل به تمام مقاصد و هدفهاي زندگي خويش خودكفا باشند.)) دولت پديدهاي است طبيعي، زيرا ((انسان طبعا حيواني است سياسي)); يعني غرايزش طبعا او را به سوي مصاحبت و اجتماع رهبري ميكند. ((دولت طبعا قبل از خانواده و فرد ميآيد)): انسان آنچنانكه ميدانيم در اجتماع متشكل به دنيا ميآيد، و اجتماع او را به شكل خود قالبريزي ميكند.

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids