يا سخاوتمند بود، از روي هوس ميبخشيد يا سياست ميكرد، با دادن هديههاي گرانبها مردم ساده را متعجب ميساخت، و براي كودكان وسط جمعيت پول ميپاشيد; به شراب، زن، و هنر عشق ميورزيد; به افراط مينوشيد و تخت خود را در ضيافتهاي سلطنتي رها ميكرد كه برهنه با مطربان برقصد يا با خوانندگان هماواز شود. بوهمي عشرتطلبي بود كه روياهايش به حقيقت پيوسته بود. از خشكي و محدوديتهاي آداب درباري بيزار بود، شخصيتهاي برجسته درباري را ريشخند ميكرد، لباس مبدل ميپوشيد كه از لذت گمنامي بهره برد، و دوست ميداشت كه با مردم بياميزد و سخنان آنان را درباره شاه بشنود. از رفت و آمد به دكان صاحبان حرف و صحبت با آنان و بحث درباره هنر آنها و تماشاي كار حكاكان و زرگران لذت ميبرد.
نسبت به هنر و ادب و فلسفه يونان علاقه وافر احساس ميكرد. انطاكيه را يك قرن مركز هنر دنياي يونان نمود. به هنرمندان دستمزدهاي زياد ميداد كه در ساير شهرهاي يونان معبد و مجسمه بسازند. معبد آپولون را در دلوس تزيين دوباره كرد، براي تگئا تماشاخانهاي ساخت، و مخارج اتمام ساختمان ورزشگاه اولمپ را در آتن پرداخت. چون چهارده سال در روم زيسته و از آن تاثير فراوان پذيرفته بود، ميل باطني نسبت به سازمان جمهوري آن شهر داشت و، انگار كه از امپراطوري آوگوستوس خبر دهد، سياست و طبع شوخش بر آن قرار گرفت كه اختيارات سلطنتي خود را به لباس آزادي جمهوري درآورد. يكي از نتايج مهم علاقه او به رسم و راه زندگي رومي، آوردن بازيهاي گلادياتوري به ورزشگاه پايتختش انطاكيه بود. مردم از اين ورزشهاي وحشيانه منزجر بودند، ليكن آنتيوخوس مردم را با نمايشهاي مجلل و جالب جلب ميكرد، و چون مردم به آن قصابي و خونريزي عادت كردند، انحطاط ايشان را براي خود فتحي ميشمرد. اين از خصوصياتش بود كه در ابتدا از پيروان مشتاق رواقيون بود، اما در آخر به اپيكور گرويد. از صفات خود چنان راضي بود كه سكه كشور را به نام خود بدين ترتيب ميزد: ((آنتيوخوس، مظهر خدا)). از بلندپروازي، در سال 169 قصد تسخير مصر كرد. كم مانده بود موفق شود كه روم كه خود قصد فتح مصر را داشت، به او فرمان داد كه از خاك افريقا بيرون رود. آنتيوخوس مهلت خواست تا فكر كند، لكن سفير روم، پوپيليوس، دايرهاي روي شن به دور آنتيوخوس كشيد و گفت قبل از عبور از خط، تصميم خود را بگير. آنتيوخوس خشمناك تسليم شد، معبد اورشليم را براي جبران خسارت غارت كرد، مانند پدرش در جستجوي شهرت و مال متوجه نبرد با قبايل شرقي شد، و در راه خود در ايران، از صرع، ديوانگي، يا ناخوشي ديگري درگذشت.
ii - تمدن سلوكيان
وظيفه مهم امپراطوري سلوكيه در تاريخ اين بود كه به خاور نزديك نظم و امنيتي اقتصادي بدهد كه ايران قبل از اسكندر ميداد، و روم بعد از قيصر در آينده قرار بود بدهد. علي رغم جنگها، انقلابها، غارتها، و فسادي كه طبيعي امور بشري است، اين وظيفه بخوبي انجام شد. پيروزي مقدوني هزاران سدي را كه حكومتها و زبانهاي گوناگون به وجود آورده بودند در هم شكست و غرب و شرق را به تبادلات اقتصادي بيشتر دعوت كرد. نتيجه اين موفقيت، رستاخيز درخشان آسياي يونان بود. در حالي كه تضادها، اختلافات، فقر زمين، و تغيير راههاي بازرگاني سرزمين اصلي يونان را
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids