جالب تر از همه چند قطعه موزاييك رومي است كه ظاهرا از نقاشيهاي يوناني اقتباس شده است. موزاييك هنر قديمي مصر و بينالنهرين بود; يونانيان آن را گرفتند و به اوج ترقي تاريخي خود رساندند. يك قطعه نقاشي را به وسيله خطوطي به چهارگوشهاي كوچك تقسيم ميكردند و قطعات كوچكتر مرمر را چنان رنگ ميزدند كه وقتي كنار هم ميچيدند، تابلويي پردوام به وجود ميآمد. چند قطعه از اين موزاييكها، كه قرنها زير پاي هزاران نفر قرار گرفتهاند، هنوز رنگ خود را حفظ كرده، داستانهاي باستان را بيان ميكنند. ((نبرد ايسوس)) كه در خانه فارنوسها در پومپئي پيدا شد، و حدس زدند كه به يك نقاشي فيلوكسنوس در قرن چهارم مربوط ميشود، مركب از يك ميليون و پانصد هزار قطعه سنگ است كه هر كدام بيش از چند ميليمتر مربع سطح ندارد. تمام موزاييك 5/2 در 5 متر است. اين اثر در آتشفشان و زلزلهاي كه پومپئي را در خود فرو برد (79 ميلادي)، سخت صدمه ديد، ولي آن قدر از آن باقي مانده كه استادي و نيرومندي هنرمند را برساند. اسكندر، سياه و سوخته از گرما و پريشان و ژوليده از كثافت ميدان نبرد، پيشرو حمله است و سوار بر اسب خود، بوكفالوس، در چند قدمي گردونه داريوش ديده ميشود. نجيبزادهاي ايراني خود را در ميان دو پادشاه انداخته و نيزه اسكندر در بدن او نشسته است. داريوش، بي توجه به خطري كه از جانب نيزه ديگر اسكندر متوجه اوست، از گردونه به طرف دوست محتضر خود برگشته، چهرهاش مالامال از غم و اندوه است. سواركاران ايراني به نجات پادشاه خود آمده و نيزه اسكندر به هدف نرسيده، در هوا معلق است. نشان دادن احساسات در هم و آشفته چهره داريوش معرف قدرت بينظير نقاش است، ليكن سر اسب اسكندر جاذبترين بخش نقاشي است. عاليتر از اين موزاييك در دنيا وجود ندارد.
iii - مجسمه سازي
در هيچ عصري مجسمه سازي به فراواني عصر هلنيستي نبوده است. معابد و كاخها، خانهها و خيابانها، باغهاي عمومي و خصوصي پر از مجسمه بود. تمام جوانب زندگي انساني و بسياري از جوانب دنياي گياه و حيوان در مجسمه سازي مجسم ميشد. مجسمههاي نيمتنه سنگي، قهرمانان مرده و مشاهير زنده را در اندك مدتي جاوداني ميساختند، و حتي مفاهيم مجردي چون خوشبختي، صلح، بدنامي، يا شيطان زمان در سنگ موجوديت مادي مييافتند. ائوتوخيدس سيكوئوني، شاگرد لوسيپوس، براي انطاكيه مجسمهاي ساخت به نام خوشبختي كه تجسم روح و اميد براي آن شهر باشد. پسران پراكسيتلس تيماخوس و كفيسودوتوس سنت غني مجسمه سازي آتن را ادامه دادند و، با ساختن مجسمههاي عظيم دمتر، پرسفونه، و آرتميس در پلوپونز، به اوج شهرت رسيدند. در عين حال، بيشتر مجسمه سازان جديد براي گذران معاش به دربار و بارگاه سلاطين و حكمرانان يوناني شرقي قناعت ميكردند.
رودس، در قرن سوم، مكتبي در مجسمه سازي به وجود آورد كه منحصر به فرد بود. يكصد
نبرد ايسوس، اين موزائيك در پمپئي پيدا شده است. موزه ناپل،
ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids