یونان باستان - جلد دوم کتاب "تاریخ و تمدن" اثر ویل دورانت

هر دو را باطل اعلام داشت. در تمام وقت، شاگردان و زندگينامه نويسانش بيهوده ميكوشيدند كه نظريات واقعي او را دريابند. حتي به عهده گرفت كه با نوع انتقادي كه افلاطون و كانت از احساس و استدلال كردهاند، واقعپردازي ماديگرانه رواقيون را رد كند. كارنئادس عقيده داشت كه هيچ امري قطعي نيست، و به شاگردانش ميآموخت كه به احتمالات و رسوم زمان خود قناعت كنند. چون به عنوان يكي از اعضاي هيئت نمايندگي يونان به روم رفت (155)، با سخنان خود در سناي روم، كه طي آن يك روز از عدالت دفاع ميكرد و روز ديگر آن را رويايي غير عملي ميدانست، سناتورها را تكان داد: اگر روم ميخواهد كه واقعا عدالت را رعايت كند، ميبايست تمام آنچه به علت داشتن ارتش برتر از ساير كشورهاي مديترانه گرفته به آنها بازگرداند. در روز سوم، كاتو هيئت نمايندگي را، به عذر اينكه براي اخلاق عمومي خطرناك است، به آتن بازگرداند. شايد پولوبيوس، كه در آن زمان به عنوان گروگان همراه سكيپيو بود، اين سخنان را شنيده يا راجع به آن مطلبي به گوشش خورده كه با عصبانيتي كه خاص مردان اهل عمل است عليه آن فيلسوفان سخن گفت:

آنها، در بحثهايي كه در آكادمي ميكنند، خود را براي هر گونه سخنراني و بحث و جدل كاملا آماده ميسازند. برخي از آنها، براي مغشوش كردن ذهن شنوندگان خود، متوسل به چنان ضد و نقيض گوييهايي ميشوند، و در اختراع مطالب خوش ظاهر چنان طبع رواني دارند، كه شنونده بيچاره به حيرت ميافتد كه آيا واقعا ممكن است كه مردم آتن بتوانند بوي نيمرويي را كه در افسوس ميپزند استشمام كنند، و سرگردانند كه آيا در تمام مدتي كه ايشان در آكادمي مشغول بحث و مطالعه بودهاند در رختخواب منزلشان در خواب مشغول نوشتن رساله نبودهاند!... و از همين علاقه وافري كه به ضد و نقيض گويي دارند فلسفه را به اين بدنامي كشيدهاند... اينان چنان شوري در مغز جوانان ما رسوخ دادهاند كه هرگز به خود زحمت نميدهند درباره مسائل اخلاقي و سياسي، كه مفيد به حال شاگردان فلسفه است، مغز خود را به فكر اندازند، بلكه زندگي خود را بيهوده در راه ابداعات باطل صرف ميكنند.

ii - فرار اپيكوري

گرچه پولوبيوس سالهاي متمادي نظريه پردازان را چنين توصيف ميكرد كه زندگي خود را در تاروپود فرضيات و خيالبافي گم كردهاند، در اين فرض خود كه مسائل اخلاقي جذابيت خود را براي ذهن يوناني از دست داده در اشتباه بود. برعكس، درست همين كشش اخلاقي بود كه، به عنوان نحله غالب، جايگزين فلسفه طبيعي و مابعدالطبيعي شد. مسائل سياسي واقعا در پس پرده فراموشي افتاده بودند، زيرا آزادي بيان را حضور يا خاطره پادگانهاي سلطنتي در مخاطره ميانداخت; و براي همه كس روشن بود كه آزادي ملي بستگي به اطاعت و سكوت دارد. شكوه حكومت آتني از بين رفته بود، و فلسفه ناچار بود كه با جدايي اخلاق از سياست، كه در تاريخ يونان سابقه نداشت، بسازد. و مجبور بود راهي بيابد كه براي فلسفه قابل

 

 

 

 

 

ساير بخش ها : | تاريخ تمدن باستان | دانلود کتاب هاي تاريخيpdf | چهره هاي ماندگار مشاهير جهان | تاريخ العصر القديم للحضارة العالم و الثقافات | ثبت لينک رايگان | دايرکتوري سايت ايراني | لينکدوني | اساطير افسانه باستان | انجمن تاريخ ما | Eski antic calture uygl?k | ancient history civilization | دکتر علي شريعتي | ايران باستان | مصر باستان | تاريخ يونان باستان | اهرام مصر باستان | ancient Egypt History | ancient Egypt photo | ancient pyramids | ancient mesopotamia | ancient تاريخ | ancient Egypt pyramids